قدیما زندگی رنگ دگر داشت شعر

ساخت وبلاگ

دل تنگم دوباره سادگی کرد
بـازم یـاد زمــان بچگــی کرد

همان موقع که دلها شاد بودند
هـمـــه دل زنـــده و آبـــاد بودند

قدیـمــا زندگی رنگـی دگر داشت
زمونه ریتم و آهنگی دگر داشت

قدیما هیچکس #نامردی نمی کرد
کســی ابـراز دلـســردی نمی کرد

چرا بازار نـامـــردی شلوغه!؟
چرا مهر و وفــاداری دروغه!؟

چرا مهـر و محبت کیمیـا شد
همه دنیا پر از رنگ و ریا شد

چرا مردم شدند در #غم گرفتار
دلـم تنگه از این آشفتـه بازار

بگو رحم و مروتها کجا رفت؟
جوانمردی فتوتها کجا رفت؟

#بـرادر بـا بـرادر جنگ داره
پدر از بچه خود ننگ داره

#پـدر سالاری از بن ریشه کن شد
پسـر سالاری و خر در چمن شد

جوان تا ظهر زیر رختخوابه
پدر بیچــاره در رنـج و عذابه

قدیما که همش حرف پسر بود
عـصـــای پیــریِ ،دست پدر بود

کنون برخی پسرها بی بخارند
تعصب مـــردی و غیــرت ندارند

نـهــال آرزوها بی ثمر شد
برادر از برادر بی خبر شد

دگـــر حــرفـی ز عمو و دایـی نیست 
چه شد خاله، خبر از زندایی نیست

همــه فــامـیـــل از هـمـدیــگه دورند
چرا اینگونه سرد و سوت و کورند

یکی مـاشیـن میـلیــاردی سـواره
یکی هم یک موتور سیکلت نداره

یکی در پول و ثروت غوطه ور شد
یـکـی هـــم از نـداری در بـه در شد

یکی املاک و صدها خانه داره
یکی مـحتـــاج یک پـول اجــاره

یکی درگیر درد بی علاجه
یکی دنـبــال وام ازدواجــه

یکی مـیــمـیــره از درد خـمـــاری
یکی در پارتی و شب زنده داری

یکی بنز ویـکـی مـایلـــر سواره
یکی بر واتساپ و وایبر سواره

ببخشیدکه این بنده سادگی کرد
دلـــش یـــاد زمــــان بـچـگــی کرد

وبلاگ شخصی جابر جعفری...
ما را در سایت وبلاگ شخصی جابر جعفری دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 5shabhayekarchanf بازدید : 189 تاريخ : چهارشنبه 25 اسفند 1395 ساعت: 10:47